همه چی مثل خاطره ای دور و گذرا تو ذهنم میگذره . هیچ وقت حال این روزا رو نداشته ام . فرودست بودن محکوم به فناست . زنده بودن برای فرودستان معنای زندگی رو پیدا نمی کنه . نرسیدن و نرسیدن حاصل فرو دست بودنه . خواسته نشدن و دوست داشته نشدن حاصل فرودست بودنه . قلبم مشکل داره ولی متاسفانه میزنه . تصفیه نژادی هیتلر اگه به معنای از بین بردن تمامی فرودستان بوده نمی توانسته بد باشه . زندگی نکبت بار رو نفس کشیدن زجر اوره . چه بهتر کسی به این زجر و رنج پایان بده . نظریه انتخاب طبیعی داروین اگه انسان های بالا دست اجازه زندگی میافتند و فرودستان نابود میشدند بهش خدشه ای وارد نمی شد .نازیسم و فاشیسم باید به شکل توانمندیسم یا بالادستیسم یا اشراف زادیسم اجرا شود . شاید در اینصورت دیگر هیچ کم بضاعتی نبود و بضاعت کم دلیلی نبود برای خواسته نشدن .
گویی کیهان روی سینه ام سنگینی می کند . خسته تر از آنم که خوابم بیاد
درباره این سایت